محل تبلیغات شما

طرفدارای میاپلیز



سَلاااااام!

خوبین عشقا

من بالاخره برگشتم

امروز یچیز جالبی دیدم،گفتم شمارو بی خبر نزارم

دفتر میاپلیز،یس وری نویس!

برین بخرین اینم لینک:

مشاهده

☣هشدار☣

از بردن این دفترها به کوروش توپیا خودداری کنید

مجازات:اون مرده حنجره هاتونو ماچ میزنه


طرفدارای میاپلیز

مصاحبه با گروه راک شهاب صادقی [اختصاصی بنیتا]

گروه موسیقی هارد راک شهاب صادقی سه سال است که به سرپرستی خود او  فعالیتش را به صورت حرفه‌ای آغاز کرده است. اگر اهل موسیقی راک باشید حتما این گروه را می شناسید یا در یکی از کنسرت های آنها شرکت کرده اید. بنیتا در یک عصر تابستانی گپی دوستانه با اعضای این گروه داشت. با ما همراه باشید تا با اعضای گروه بیشتر آشنا شوید.

Shahab sadeghi 1

گروه موسیقی هارد راک شهاب صادقی سه سال است که به سرپرستی خود او  فعالیتش را به صورت حرفه‌ای آغاز کرده است. اگر اهل موسیقی راک باشید حتما این گروه را می شناسید یا در یکی از کنسرت های آنها شرکت کرده اید. بنیتا در یک عصر تابستانی گپی دوستانه با اعضای این گروه داشت. با ما همراه باشید تا با اعضای گروه بیشتر آشنا شوید.

لطفا اعضای گروه خودشان را معرفی کنند.

aria asadi

آریا: آریا اسدی هستم، متولد آذر 1374 و دانشجوی مهندسی پزشکی. کوچکترین عضو گروه هستم و از سن 8 سالگی درام می‌زنم. قبل از شروع کار با شهاب، بیشتر سبک‌های جاز و بلوز کار می‌کردم. اجرایی داشتیم در سالن سرنا که اجرای اینسترومنتال یا بدون کلام پژوهشی به سبک هارد راک بود. با محدودیت‌هایی که وجود داشت موفق به اجرا شدیم. من از سال 1393 همکاری با این گروه را شروع کردم و از سه سال پیش تقریبا هر 50 روز یک بار کنسرت برگزار کردیم. همانطور که اشاره کردم ساز تخصصی من درام هست که تدریس هم می‌کنم. به بقیه ساز‌های کوبه‌ای مثل پرکاشن و کاخون هم مسلط هستم.

mohammad reza delavari

محمدرضا: محمدرضا دلاوری هستم متولد مهر 1370 که خوب البته آریا باور نمی‌کند (می‌خندد). همچنین فارغ التحصیل رشته ی شهرسازی هستم. گروه Tool را خیلی دوست داشتم و گیتار بیس را زمانی که دبیرستانی بودم یاد گرفتم تا بتوانم آهنگ‌های این گروه را کاور کنم. اجراهای متعددی داشتم در سبک‌های الکترونیک، پاپ و غیره، تا این که بهمن سال 93 از طرف شهاب به من پیشنهاد همکاری در گروهی که در نظر داشت، شد. البته آشنایی‌ ما هم خیلی جالب بود.

kourosh zar andouz

کوروش: من کوروش زراندوز هستم متولد آبان 1369 و لیسانس معماری دارم.  گیتار را از 12 سالگی یاد گرفتم و از اجرای رسمی به غیر از کار با شهاب می‌توانم از همکاریم با "دنگ شو" بگویم.

shahab sadeghi 3

شهاب: من شهاب صادقی هستم متولد دی ماه 1362 و فوق لیسانس مهندسی عمران.  از 15 سالگی گیتار می‌زنم و تا قبل از بهمن 1393 که گروه توسط وزارت ارشاد مجوز گرفت، فعالیت‌های مختلفی داشتم. سه سال پیش بود که تصمیم گرفتیم فعالیتمان را به شکل حرفه‌ای و مجاز ادامه بدهیم.

چطور شد که به موسیقی هارد راک علاقمند شدید؟

شهاب: این برمی‌گرده به دوران نوجوانی که من 14 ساله بودم، سال1376.

 محمدرضا (با خنده): آریا تو دو سالت بوده!

(همگی می‌خندند)

 شهاب: یادم هست که پسرخاله‌ام یک کاست به من داد از گروه متالیکا و آن کاست برای من خیلی سوال برانگیز و ترسناک بود. سبک خواندن این گروه برایم جالب بود همین شد که رفتم و آلبوم‌های دیگر این گروه را هم گوش دادم. از همان موقع عاشق این سبک شدم. شاید دلیلش جو حاکم در کشور بعد از دوران جنگ بود و این که موسیقی به شکل امروزی وجود نداشت. برخلاف تصور اکثر مردم اگر الان کسی به سمت این سبک موسیقی گرایش پیدا کند عجیب است زیرا غالب اجتماع کره زمین هم به این سمت نیست و بیشتر به سمت موسیقی  شاد گرایش دارند. اما در زمان نوجوانی من، موسیقی به سبک‌های امروز اصلا وجود نداشت و سبک هارد راک و راک بسیار طرفدار داشت من هم مثل خیلی از افراد دیگر در دوره‌ی خودم به این سبک علاقه مند شدم. از سال 81 فعالیت حرفه‌ای در زمینه‌ی موسیقی را شروع کردم و کنسرت‌های متعددی را برگزار می‌کردیم. در اوایل سال 1392 تصمیم گرفتم فعالیتم را به طور مجاز دنبال کنم.

طریقه‌ی آشنایی شما با یکدیگر چگونه بود؟

کوروش: من و شهاب در شبکه های مجازی در خصوص خرید و فروش لوازم موسیقی با هم آشنا شدیم و بعد از آن با من تماس گرفت و درمورد ایده‌‌ای که داشت صحبت کردیم. اما آن موقع واقعا از کاری که میخواستیم انجام بدهیم هیچ مسیر و جاده‌ای وجود نداشت و الان همه چیز عوض شده و روز به روز در حال بهتر شدن است.

شهاب: ما زمانی شروع کردیم که سالها بود که اصلا چیزی به اسم کنسرت راک و هارد راک در کشور وجود نداشت. 

کوروش: روزهایی که ما تمرین می‌کردیم، می‌دانستم تمرین های ما به جایی نمی‌رسد و بیشتر برای دلخوشی خودمان بود.

شهاب: حتی آرام ترین آهنگ‌های این سبک هم مورد قبول نبود. همانطور که کوروش گفت اصلا در ابتدا مسیری وجود نداشت. اما الان می بینیم که خدا را شکر راه باز شده و دوستان ما وارد این عرصه می‌شوند.

آریا: من 14 سالم بود که به یکی از کنسرت‌های شهاب رفتم در خیابان راه آهن.(همه می‌‌خندند)

شهاب (با خنده): شهرک راه آهن، نه خیابان راه آهن!

 آریا: من خیلی بچه بودم درست یادم نمی آید. بعد از آن آهنگهای Dream theater را گوش دادم و یکی از سخت ترین آهنگهایشان به نام usnessStream of conscio را زدم و ویدیوی آن را در اینستاگرام گذاشتم. شهاب به من زنگ زد و شروع کردیم  به حرف زدن در مورد ایده‌اش. از همان موقع شروع کردیم به کار کردن و کوروش را هم اتفاقی از قبل می‌شناختم، بعد هم که محمدرضا وارد گروه شد.

چطور شد که به فکر اجرا افتادید؟

محمدرضا: من در چند گروه ساز می زدم و هیچ وقت در ذهنم نمی‌دیدم که این سبک موسیقی را یک روزی اجرا کنم.

آریا: هیچ کدام از ما فکرش را نمی‌کردیم.

 محمدرضا: زمانی که شهاب به من پیشنهاد داد، پذیرفتم چون شهاب را واقعا قبول داشتم و بسیار هم گیتاریست خوبیست مثل بقیه بچه‌ها که نوازنده ها‌ی فوق‌العادهای هستند. اما دفعه‌ی اولی که تمرین کردیم می‌دانستم که این سبک را نمی شود اجرا کرد. بعدها که مجوز کنسرت گرفتیم و بلیط ها فروش رفت، خیلی برایم عجیب بود چون نوازنده های خیلی خوبی داخل ایران بودند که سال، 20 سال ساز می‌زدند اما روی استیج نرفته بودند و من که به تازگی شروع کرده بودم، به شکل مجاز روی استیج رفتم و این سبک را اجرا کردم.

حالا که صحبت از کنسرت شد، خاطره‌ی بامزه‌ای دارید که تعریف کنید؟

آریا: همه‌اش خاطره‌ی بامزه‌ است.

شهاب (با خنده): کنسرت‌های اخیر متاسفاته سوتی خاصی ندادیم که خاطره‌ی خنده داری باشد اما در گذشته زیاد هست.

محمدرضا: باربری‌ها و اینجور داستان‌ها خیلی خنده‌دار بود.

کوروش: خاطره زیاد هست اتفاقا.

آریا:  soundcheck  یکی از کنسرت ها بود، صدابردار به من گفت که درام را بچینم. چون معمولا از درام شروع می شود، گفت خوب بزن. منم تق تق زدم گفت خوب بریم گیتار منم گفتم خوب لابد دوباره برمیگرده. گیتار هم تا نت اول را زد، گفت شهاب بگو آ و تمام شد و رفت. خلاصه  آخرش هم گفت من شب نمی آیم و یکی از دوستانم را می فرستم.  

 شهاب: آره.ولی الان خدارو شکر بعد از تجربه‌هایی که بدست آوردیم و همین طور کمک‌های مجموعه آزادی صدایمان، صدای قابل قبولیست.

 در این چند کنسرت کاور آهنگ های معروفی را اجرا کردید. معیار شما از انتخاب این آهنگ ها چه بود؟

شهاب: چند آیتم وجود داشت. یکی اینکه آهنگ‌هایی باشند که مردم با آنها خاطره دارند. دوم اینکه ملودی زیبایی داشته باشند و همین طور نظر مردم را هم می پرسیدیم. در هر کنسرت چند تا از آهنگ‌های خودمان را هم اجرا می‌کردیم و این کنسرت 29-30 شهریور آخرین کنسرتی بود که به شکل اینسترومنتال برگزار کردیم و کنسرت‌های بعدی با ووکال برگزار خواهند شد.

قبل از کنسرت ها استرس دارید؟

آریا: الان دیگر نه.

شهاب: من خاطرم هست اولین کنسرتی که در سال 81 داشتم، آنقدر استرس داشتم که قبل از اجرا سرم را زیر شیر آبسردکن کردم! بعد که سرم را آوردم بالا هنوز احساس می‌کردم سرم از شدت استرس در حال سوختن است. اما به محض اینکه روی استیج رفتم تمام شد.

 محمدرضا: هیجان همیشه هست. مخصوصا راهروای که وارد می‌شی و صدای مردم می آید.

ممکن است مردم متوجه اشتباه شما هنگام اجرا نشوند، اما شما در صورت اشتباه چگونه اوضاع را کنترل می کنید؟

 شهاب:ممم خوب این زیاد پیش می‌آید (همه می خندند). من خاطره‌های زیادی دارم که در یک کنسرت کلا داشتم آهنگ دیگری می‌زدم. 

مردم متوجه این موضوع نشدند ؟

شهاب: توی هر کنسرت متفاوت بوده (با خنده) گاهی فکر کردند از خبره بودن زیاد ماست. اما در کل تجربه خیلی کمک می‌کند که این اشتباهات کمتر بشوند.

کوروش: وقتی یک گروه زیاد با هم تمرین داشته باشند، این اتفاق راحت تر کنترل می شود. من دقیقا می دانم که اگر جایی از ضرب بیافتیم آریا چه کار می کند.

شهاب: دقیقا.  شما وقتی با هم‌ گروهی هایت زیاد کار کنی، با یک نگاه متوجه می‌شوی که کجا باید چه کار کنی.

محمدضا(با خنده): مگر اینکه کسی از قصد کاری انجام دهد!

 شهاب(می‌خندد): بلهههه(رو به کوروش)  مثلا شده که یکی از اعضای گروه قرار بوده با نگاه به ما علامت بده و عمدا پشتش را به ما کرده که بخندیم. اما کلا چون ما خیلی با هم دوستیم همین باعث می‌شده اشتباه بزرگی نکنیم و اگر گاهی یکی دو نت هم جا به جا شده سریع با نگاه متوجه شدیم که باید چه کار کنیم.

مسئله ی دیگری که وجود دارد، برخورد خانواده‌ها با این سبک از موسیقی است. ممکن است این سوال کمی شخصی باشد. اما آیا خانواده‌های شما با این نوع موسیقی مخالفتی داشتند؟

شهاب:‌ من به شخصه خیر. خانواده‌‌ی فرهنگی دارم که اتفاقا خیلی هم به موسیقی راغب هستند و همیشه من را تشویق می کردند.

کوروش: من هم همینطور. مادرم همیشه علاقه داشت من این سبک را کار کنم، چون خودش هم در دوره‌ی جوانی همراه دایی ام به این سبک موسیقی گوش می‌دادند و به کنسرت می‌رفتند.

شهاب: شاید در دوره‌ی سنی من خانواده‌ها بیشتر مشکل داشتند اما الان اصلا این طور نیست چون  فارغ از سبک راک، گیتار الکتریک اصلی ترین ساز همه‌ی سبک هاست و اگر قرار باشد یک بچه‌ی 10-12 ساله گیتار الکتریک بخرد، خانواده ها اصلا تصورات صد ساله پیش را ندارند که فکر کنند ممکن است فرزندانشان به سراغ افکار واهی رفته و قدم در مسیرهای ناصحیح بگذارند.

آریا: خانواده من هم که همیشه در طبقه بالای خانه از موسیقی من لذت می‌برند هیچ وقت هم مشکلی نداشتند. مشوق من هم در شروع کردن درام پدرم بود.

 محمدرضا: من هم که اولین گیتارم کادو تولد پدرم به من بود ( همه می خندند). ما به هیچ وجه از این مشکلات نداریم.

موزیسین مورد علاقه شما کیست؟

آریا: ایرانی یا خارجی؟

خارجی

کوروش: خیلی زیاد هستند، این طور نیست که یک نفر را بتوانم بگویم. سلیقه ی من دائم در حال عوض شدن است. الان در حال حاضر Alter Bridge  و Bring me the horizon گوش می‌دهم.

شهاب: گروه مورد علاقه من Breaking Benjamin هست.

آریا: من Dream Theater, Slipknot, و Lamp of God را دوست دارم.

محمدرضا: سبک هایی که من گوش می دهم یک مقدار متفاوت هستند.

آریا: جلال همتی

(همه می‌خندند)

 محمدرضا: آره دیگه.سندی و داود بهبودی. نه. اما من بیشتر راک گوش می‌دهم و قبلا سبک هارد راک را زیاد گوش نمی‌دادم. بیشتر گروه‌‌‌هایی مثل Tool, Eloy  و Pink floyd  را دوست دارم. 

از موزیسین های ایرانی که در سبک راک فعالیت می کنند چطور؟

شهاب: کاوه یغمایی

آریا: من هم با کاوه موافقم

کوروش: من گروه کامنت را هم دوست دارم.

 محمدرضا:کاوه یغمایی به نظرم خیلی خوبه.

فعالیت در سبک راک چه مشکلاتی به همراه دارد؟

 شهاب: اتفاقا الان دیگر اصلا مشکلی وجود ندارد. آن زمانی که مجوز نبود و کسی ما را نمی‌شناخت مشکل وجود داشت. حالا از مشکل‌های آن زمان بگویم یا راجع به اینکه الان هیچ مشکلی نداریم ؟

اگر ممکن است مقایسه کنید.

 شهاب: ببینید همانطور که گفتم آن زمان اصلا چیزی به اسم کنسرت‌های هارد راک نبود. با وجود مشکلات و سختی های پیش رو، ما بارها برای اخذ مجوز اقدام کردیم و بعد از آن مسئولین به ما اعتماد کردند که احتمالا می توانیم کنسرتی برگزار کنیم که بدون مشکل حاشیه‌ای به پایان برسد. اولین کنسرت ما با مدیریت خوب سالن و تماشاچی‌‌ها به خوبی برگزار شد و ما فیلم‌های کنسرت را برای وزارت ارشاد بردیم و دیدند که بر عکس آنچه که در گذشته تصور می‌شد، همه چیز بسیار عادی هست و تماشاچی‌های این سبک هم مثل تماشاچی‌‌های سبک پاپ طبق چارچوب انرژی خودشان را تخلیه می‌کنند و دیگر از آن به بعد تا به امروز ما مشکل عمده‌ای نداشتیم، چرا که در هر کنسرت از مسئولین می آیند و می‌بینند که این گروه در حال فرهنگ سازی و جلب اعتماد هست. تا امروز ما توانستیم که راک و هارد راک رو به خوبی جا بیاندازیم و ذهن‌ها را از تصورات گذشته دور کنیم. من از همین جا هم از همه‌ی مسئولین وزارت ارشاد تشکر می‌کنم که به ما اعتماد کردند و به اینجا رسیدیم.

در حال حاضر مشغول به چه کاری هستید؟

 شهاب: ما آنقدر همیشه درگیر کنسرت بودیم که هیچ وقت فرصت نمی‌کردیم روی آلبوم کار کنیم ولی از این به بعد یک توقف کوتاهی خواهیم داشت که پیش از کنسرت آتی که با ووکال همراه خواهد بود چند تا از ترانه‌ها را منتشر کنیم که بتوانند با ما همراهی کنند.

در مورد فن کلاب مجازیتان کمی توضیح دهید.

 شهاب: خیلی ایده‌های خوبی داریم اما انقدر اخیرا درگیر بودیم که نتوانستیم به آن برسیم. هدف از این فن کلاب این بوده که طرفداران خاص خودمان را بشناسیم و همه را در یک محدوده‌ی مشخص قرار دهیم و برای آنها یک سری امکانات فراهم کنیم. مثلا نوازنده‌ی مهمان و بک استیج را از بین آنها انتخاب کنیم. هدایایی که در نظرمی‌گیریم را به افرادی که در این گروه هستند اختصاص می دهیم و خیلی امکانات دیگر که به این کلاب تعلق خواهد داشت. طرفداران مشابه گروه‌های خارجی بتوانند با اعضای گروه در تعامل و ارتباط باشند که البته همه‌ی این اهداف در دراز مدت اجرا خواهند شد.   

shahab sadeghi 4 

پیشنهاد می کنید موسیقی از طریق تحصیلات اکادمیک دنبال شود؟

به طور کل پیشنهاد می کنم که اگر کسی به عنوان یک حرفه و منبع درآمد به این قضیه نگاه می کند اصلا وارد این عرصه نشود. بنابراین دو موضوع مجزاست. یکی شغل و منبع درآمد و دیگری عشق و علاقه. اگر کسی عاشق موسیقی باشد می تواند به صورت تحصیلات اکادمیک یا به صورت آزاد آن را دنبال کند چون صرفا عشق و علاقه است. در مورد دوم بیشتر تاکید می کنم کسی به عنوان حرفه به این قضیه نگاه نکند. در نهایت پیشنهاد واقعی ام برای جوانها این است که تحصیلات خود را در حرفه های درآمدزا مانند رشته های مهندسی، پزشکی و انسانی دنبال کنند و به این قضیه به عنوان عشق و علاقه و تفریح نگاه کرده و آن را به صورت آزاد دنبال کنند.

فکر می کنید جامعه راک ایران چگونه می تواند در پیشرفت این سبک از موسیقی موثر باشند؟

متاسفانه در سبک موسیقی راک و هارد راک حمایت لازم از سمت هنرمندان نسبت به یکدیگر انجام نمی شود و جو خیلی خوبی بین اساتید و هنرمندان مطرح این سبک حاکم نیست. تا موقعی که این جو ناصحیح که جوی مملو از حسادت و کینه است، برقرار باشد، پیشرفت کمتری حاصل می شود. اما قاعدتا پیشرفت این سبک و جا انداختن آن برای مسئولین، نیازمند این است که یکپارچگی میان هنرمندان مطرح برقرار شود و ما از طریق همین مصاحبه از اساتید و هنرمندان مطرح این سبک دعوت می کنیم که دست به دست هم برای فرهنگ سازی و نمایش فرهنگ غنی این سبک موسیقی در کشور کمک کنیم و برای رسیدن به تعالی مورد نظرمان از یکدیگر حمایت کنیم. 

برای کسانی که می خواهند به شکل قانونی در این زمینه فعالیت کنند چه صحبتی دارید؟

 شهاب: خیلی سوال ظریفی است. همانطور که اشاره کردم پیشنهاد می‌کنم کسی به عنوان یک حرفه به این راه گرویده نشود! اگر شما بخواهید به عنوان کسب درآمد به این حرفه نگاه کنید،  مجوز یک بحث و جذب مخاطب یک بحث جداست. از دو سال پیش به قبل ما مجوز برگزاری کنسرت نداشتیم و از وقتی که مجوز صادر می‌شود، همه فکر می‌کنند که پس ما هم می‌توانیم مجوز بگیریم. بله، اما آیا سالن را هم می‌توانید پر کنید؟ اخیرا کنسرت&

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین جستجو ها